تاریخ گرافیک – قسمت اول
هنر گرافیک یا ارتباط تصویری، ریشههایی عمیق در گذشته دارد. این هنر با تصاویر پیش از تاریخی آغاز میشود که بر تکههای استخوان، کندهکاری یا بر دیوار غارها نقاشی شدهاند. این تصاویر از نخستین کوششهای انسان برای انتقال بصری پیام حکایت میکند که همان جوهر طراحی گرافیک است.
در دوره پیش از تاریخ، همه دانش بشری سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال مییافت. از آنجا که در این دوره هیچ چیز مکتوبی وجود نداشته است، همه اطلاعات مربوط به آن حاصل حفاریها، کشفیات اتفاقی و حدسیات است. این دوره را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: پایان عصر سنگی کهن یا پارینه سنگی از 30 هزار تا 10 سال پیش از میلاد و عصر سنگی جدید یا نوسنگی از 10 هزار تا 5 هزار سال پیش از میلاد.
دوران پارینه سنگی
عقیده بر این است که نخستین تصاویر گرافیک برجای مانده – خطوط حک شده بر قطعات استخوان، سنگ یا عاج – متعلق به زمانی حدود 30 هزار سال پیش از میلاد هستند. معنای این خطوط همچنان به صورت راز باقی مانده است. ممکن است این خطوط نشانه یک شیوه ابتدایی ثبت باشند و برای ثبت رویدادهایی چون تغییرات فصول، گردش ماه، مهاجرت حیوانات یا تعداد شکارها طراحی شده باشند. تا به امروز نیز عمل چوب خط زدن بر قنداق تفنگ همچنان در میان شکارچیان مرسوم است.
شاید نمایشیترین نمونه از تصاویر نخستین را بتوان بر دیوار و سقف غارهای لاسکو در جنوب فرانسه و آلتامیرا در شمال اسپانیا یافت. در حدود 15 هزار سال پیش از میلاد، غارنشینان با استفاده از زغال چوب، رنگدانههای معدنی و آب تصاویری پدید آوردهاند که از اشکال خطی ساده تا نقاشیهای بسیار پرمعنا و با احساس از حیوانات شکار شده را در بر میگیرد.
تمام تصاویر کوچک و بزرگ پدید آمده به دست انسانهای نخستین نماد اشیای موجود در دنیای آنها بوده است. ما اکنون به این تصاویر، تصویرنگار می گوییم. تصویرنگاری تجسمی از تصویر ذهنی از یک موضوع که به نوبه خود میتوانسته یادآور یک کلمه بیان شده باشد. برای مثال تصویر یک گاومیش نخست تصویر گاومیش واقعی را به ذهن میرساند و سپس به کلمه گفتاری برای گاومیش اشاره میکند. تصاویر واضح یا همان تصاویر تداعی شده با کلمه گفتاری نخستین گام در مسیر تکامل زبان نوشتاری بودند.
دوران نوسنگی
با رشد فرهنگها و گسترش داد و ستد، نیاز به ثبت افزایش یافت. در حدود 9 هزار سال پیش از میلاد، نخستین نظام عملی ثبت – و در واقع شکل ابتدایی زبان نوشتار – در بینالنهرین(عراق کنونی)شکل گرفت. این نظام بر پایه بهرهگیری از نشانهها و علامتهایی سفالی استوار بود که به صورت مجموعه ای از اشکال ساده همچون صفحات گرد، کرهها و مخروطها قالبریزی شده بودند و هر یک معرف حیوان، گیاه یا شیئی متفاوت بودند. با این نشانهها محاسبه اموال و داراییها و شرکت در دادوستد میسر شد. این شیوه ثبت برگرفته از کاربرد اولیه نشانههایی بود که چوپانان به کمک آنها شمار رمههای خود را به ثبت میرساندند. تعداد و نوع علامتهایی که یک چوپان در اختیار داشت، نشانه تعداد کل و نوع حیوانات گله بود.
سومر
زبان نوشتار را نخستین بار سومریها پدید آوردند. به عقیده مورخان، این زبان شکل توسعه یافتهای از کاربرد علائم سفالین برای ثبت املاک و کنترل کالا بوده است. با توفیق در کشاورزی و ظهور تولید، این علائم نیز شکل جدیدی به خود گرفت و کاربرد آن متنوعتر شد. علاوه بر این با توجه به آن که بیشتر این علائم در محدوده پرستشگاهها یافت شدهاند، این تصور نیز وجود دارد که کاربرد آنها احتمالا برای ثبت هدایای پیشکش شده به خدایان در زمان برداشت محصول بوده است.
بعدها سومریان خط میخی را یک گام به پیش بردند و این امکان را پدید آوردند تا علامتی معین توامان معرف یک شی و کلام یا هجا باشد. این تحول اولین پیوند میان آوای گفتاری و علامت نوشتاری را برقرار کرد. این امر نمایانگر گامی مهم به منظور تکوین نگارش الفبایی بود؛ نگارشی که در آن هر علامت مبین یک آوا بود. علائم خط میخی در نهایت برشکل الفبای رومی تاثیری نگذاشتند اما برای نگارش با سایر زبانهای باستانی نظیر اکدی، ایلامی و هیتی سازگار شدند. با زوال این تمدنها، کاربرد علائم میخی نیز به تدریج رنگ باختند و در آغاز دوره مسیحی، خط میخی به طور کامل فراموش شد.
مصر
نخستین نوشته مصری، متعلق به قبل از 3 هزار سال پیش از میلاد، نظامی تصویر نوشته است که از علائم تصویرنگار و اندیشه نگار توامان بهره میگیرد. این شکل نگارش به هیروگلیف موسوم است که به زبان یونانی کنده کاری مقدس معنی میدهد. هیروگلیفها از نظر شکل و فرم کاملا بی پیرایه بودند و با تزیین معابد، مقابر و بناهای یادبود کاملا تناسب داشتند. بیشتر اوقات آنها در ستونهایی آرایش مییافتند و از بالا به پایین و از چپ به راست خوانده میشدند.
هیروگلیفها با آنکه کتیبههایی تزیینی با کارکردی مناسب دیوارههای معابد و مقابر بودند اما پاسخگوی ثبت و دیگر مقاصد تجاری نبودند. هیروگلیفها بسیار پیچیده بودند و مناسب تندنویسی با قلم نی یا قلم مو بر پاپیروس نبودند. راه حل این مساله ظهور خط دومی به نام هیراتیک بود که سبک نوشتاری کاربردیتری داشت. این واژه در یونانی به معنی موبدان است.
هیراتیک که حدود2000 سال پیش از میلاد به تکامل رسید، نسخه ساده شده و کلی هیروگلیف بود و تبدیل به خط اصلی تجارت، قانون و علم شد. هیروگلیف نیز کماکان برای متون مذهبی و مکاتبات اداری به کار گرفته میشد. با گذشت زمان و کسب مهارتهای نوشتاری از سوی بیشتر مردم، سبک هیراتیک نیز دیگر جوابگوی نیازهای نوشتاری روزمره نبود. حدود 500 سال پیش از میلاد سبک نوشتاری جدیدی موسوم به دموتیک کاربرد یافت.
دموتیک در یونانی به معنای مردمی است و بازتابی از مردمی شدن نوشتن است. دموتیک نسخه ساده شده هیراتیک بود که اتصال حروف منفرد به یکدیگر و نگارش سریع را امکان پذیر میساخت. گرچه سبکهای نوشتاری هیروگلیف، هیراتیک و دموتیک هر یک در دورههای گوناگونی از تاریخ مصر ظاهر شدند اما هیچ یک جای دیگری را نگرفتند و کاربردشان پا به پای یکدیگر ادامه یافت. تنها در سده چهارم بود که الفبای رومی سرانجام جایگزین این سه سبک شد.
منبع: کتاب سی قرن طراحی گرافیک نوشته جیمز کرایگ و بروس برتون ترجمه محسن ملک قادری چاپ پنجم