پرش به محتوا

باروک چیست؟

باروک کلمه ای است که از واژه پرتغالی بارکو به معنای مروارید نامنظم و یاسنگی که تراش نخورده، گرفته شده است که به سبک هنری غالب بین قرن 16 تا 18 میلادی، بعد از رنسانس و قبل از منریسم گفته می‌شود. عنوان باروک از اواخر قرن نوزدهم، توسط نوگرایان به یک رشته از قالب های زیباشناختی که دارای حالتهایی خاص و غیر عادی بوده‌اند، اطلاق شده است. باروک در رشته های مختلف هنری از معماری و مجسمه سازی گرفته تا نقاشی و ادبیات و موسیقی و سینما به کار می‌رود.

تئوری

تئوری باروک برای اولین بار در قرن 17 توسط بالتاسار گراسیان، نویسنده و فیلسوف اسپانیایی بیان شد. در سال 1915 هاینریش ولفلین، منتقد سوئیسی، در اثر خود به نام اصول بنیادی تاریخ هنر، باروک را برداشتی زیباشناختی کلی نامید که نقطه مقابل هنر کلاسیک بود. بر این اساس سبک باروک را به ویژه در ادبیات به صورت منفی و خلاصه چیزی که کلاسیک نیست تعریف می‌کنند.

باروک
بنای کلیسای سنت ایوو آلا ساپینزا در رم اثر بورومینی

باروک هنر تظاهر و تلالو است و بر پایه شباهت و قرینه‌سازی بنا شده است. هنری با ساختار بسیار قوی که در شعر و نثر، استعاره‌ها و کنایه‌ها همان نقشی را دارند که در معماری‌اش، قوس‌ها و مارپیچ‌ها و اشکال حلزونی در ترکیب واحد ساختمانی. اولین مشخصه هنر باروک، حرکت، مسخ، تناسخ، استحاله و دگرگون شدن است و مشخصه دوم آن عبارت است از تسلط تزئینات. در باروک همه چیز ظاهرسازی و لباسی مبدل است حتی خود زندگی.

ویژگی ها

ویژگی‌های باروک در نقاشی همانند معماری و ادبیات در حرکت و تغییر خلاصه می شود. باروک در معماری به شکل قوس وارونه، طومارهای سرستون، منحنی‌های حلزونی، نماهای متموج، خطوط متقاطع، سردرهای با خطوط شکسته و مدور، سطوح با شیارها و حفره های ناصاف و . . . دیده می‌شود که همه اینها نشانه‌های حرکت و عدم توقف هستند.

باروک
معماری کلیسای باروک

معماری زمانی معنای واقعی خود را پیدا می‌کند که تماشاگر از جای خود تکان بخورد و دور آن حرکت کند. نگاه تماشاگر در معماری داخلی باروک نیز هرگز در یک نقطه متوقف نمی‌شود. انسان احساس می‌کند که دیوارها از هم شکافته می‌شوند، فاصله می‌گیرند، در زیر گنبد تکان می‌خورند و با ایجاد احساس سرگیجه، تصویری از دنیای بی ثبات را ارائه می‌دهد که به نوعی آینه ای است که بی‌ثباتی انسان را به او گوشزد و شرایط را برای دگرگون شدن و استحاله انسان آماده می‌کند. جیان لورنزو برنینی و فرانچسکو بورومینی، که هر دو مجسمه ساز و معمار ایتالیایی بودند، نمایندگان معماری باروک هستند که از آثار مشهور برنینی می‌توان به مجسمه خلسه سنت ترزا در نمازخانه کرونا روم و بنای کلیسای سنت ایوو آلا ساپینزا در رم، اثر بورومینی اشاره کرد.

باروک
معماری کلیسای باروک

در ادبیات نیز استفاده برای نشان دادن حرکت و دگرگونی، از استعاره‌های متعدد استفاده می‌شود و شاعر باروک برای درک وجود خود به تصویرهای فوری، سریع و پر تعداد متوسل می‌شود. نمایندگان سبک باروک در ادبیات عبارتند از: لوئیس گونگورا، کشیش و نویسنده اسپانیایی، جووانی مارینو، شاعر ایتالیایی، میشل دو مونتنی، نویسنده فرانسوی و ریچارد کراشو شاعر انگلیسی که مضمون حرکت و فنا شدن را به صورت گسترده‌تری در آثارش آورده است. مونتنی اولین کسی است که از همان آغاز عصر باروک، احساس بی ثباتی و بی قراری انسان را و همچنین جنبه‌های ناشناخته و دوگانه وجودی او را بیان کرده است.

حضور دو اسطوره یونانی یعنی پروتئوس و سیرسه از نمادهایی است که در اشعار بیشتر شاعران این دوره دیده می‌شود. این دو اسطوره نماد تناسخ و تغییر چهره خویش یا دیگران هستند. در آثار ادبی باروک، پروتئوس و سیرسه دست به دست هم می‌دهند و قدرت تغییر چهره که در این موجودات اسطوره‌ای وجود دارد تبدیل به ابزاری می‌شود تا شاعران و نویسندگان از طریق آن به خیال بافی‌های ذهن خود پر و بال بدهند.

باروک
مجسمه لودویکا آلبرتونی اثر برنینی

در داستان و تئاتر باروک، بین حرکت و تغییر مداوم و نقاب، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. تغییر چهره و تغییر لباس کسانی که آنچه نشان می‌دهند نیستند. بازیگر و یا قهرمان نمایش باروک، فقط قانون تناسخ را می‌شناسد. رفتن در لباس دیگری در واقع کشف حقیقت است. تئاتر قرن طلایی اسپانیا می‌گوید اگر زندگی رویا است، سراب نیز آینه است. تظاهرو تفاخر مقدمه‌ای است بر ادراک خویشتن و زینت و لباس‌های آراسته وسیله‌ای است برای افتادن نقاب از چهره در پایان کار.

باروک
تابلوی فراخواندن سنت متی اثر کاراواجو

از قهرمانان ادبی این دوره شخصیت‌های آلیدور، فیلیس و دورانت دروغگو در آثار پی‌یر کورنی، تراژدی نویس فرانسوی و همچنین شخصیت تیموکرات در آثار شکسپیر، شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی، و به طور کلی گروهی از نقابداران، چند چهره‌ها، جادوگران و متخصصان حقه‌بازی که همگی از قدرت تغییر چهره و تناسخ برخوردار هستند.

باروک
تابلوی مقبره مسیح اثر کاراواجو

نقاشی باروک نیز مانند معماری، ادبیات و تئاتر جلوه‌ای از حرکت و تغییر است که در تمامی وجوه نقاشی همچون فرم، رنگ، موضوع و نور حضور دارد. رامبرانت فان راین نقاش هلندی، پیتر پل روبنس نقاش آلمانی، کاراواجو نقاش ایتالیایی، یوهانس ورمیر نقاش هلندی، دیه گو ولاسکوئز نقاش اسپانیایی و نیکلا پوسن نقاش فرانسوی از مشهورترین نقاشان عصر باروک به شمار می‌آیند.

باروک
گشت شبانه اثر رامبراند ون راین

 

باروک
تابلوی ندیمه ها اثر ولاسکوئز

مطالعه بیشتر:

  1. mymodernmet.com
  2. en.wikipedia.org